عشقِ ممنوع ♥♥♥♥♥♥♥اشعار و جملات زیبا و عاشقونه

دوست داشتن تو بزگترین ترین اشتباه زندگی من بود

عشقِ ممنوع ♥♥♥♥♥♥♥اشعار و جملات زیبا و عاشقونه

دوست داشتن تو بزگترین ترین اشتباه زندگی من بود

قلبم فدای عزیزی که دنیایی از دلتنگی را به امید یه لحظه دیدنش به جان میخرم

این روزها هوای مرا نداری ، خفه نمیشوی ؟ بی هوای من !

یه عمر عاشق کسی بودم که خوابهای شیرین من برای او کابوس بود,,,

اون لحظه که گفتی : یکی بهتر از تورو پیدا کردم
یاد اون روزایی افتادم که به ۱۰۰ تا بهتر از تو گفتم من بهترینو دارم  . .

خیانت

همه گفتن:عشقت داره بهت خیانت می کنه!
گفتم:می دونم!
گفتن:این یعنی دوستت ندارهاااا!
گفتم: می دونم!
گفتن:احمق یه روز میذاره میره تنها میشی !
… گفتم:می دونم!
گفتند:پس چرا ولش نمی کنی..؟!
گفتم:این تنها چیزیه که نمی دونم

خیانت

نمی بخشمت به خاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی ، به خاطر تمام غم هایی که بر صورتم نشاندی ، نمی بخشمت به خاطر دلی که برایم شکستی ، به خاطر احساسی که برایم پر پر کردی ، نمی بخشمت به خاطر زخمی که با خیانت بر وجودم تا ابد نشاندی ،

واژه


نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند

 

مثل آسمانی که امشب می بارد....

 

و اینک باران

 

بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند

 

و چشمانم را نوازش می دهد

 

تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم




تولد بیج چیز

امروز 20 بهمن تولد دوس جووووووونمه.غورااااااااا چیز جونم


بهترین دوستم


و



من تصمیم گرفتم که تو وبلاگم براش تولد بگیرم


همتون دعوتین دوستای گلم


خوش اووووووومدین

                                                     


فقط کادو یادتون نره





فشفشه های روشن بادکنکهای رنگی همه با هم


بخوانیم آخ چه روز قشنگی









این چندمین تولد توست؟
و چندمین انبساط مجدد کائنات؟
این جندمین بارخلقت است؟
و چندمین انفجار سکوت؟
چندمین لبخند آفرینش؟
خورشید را چندمین بار است که میبینی؟
و پروانه ساعتها چندمین بار است که میچرخد؟
و ثانیه چندمین بار است که به احترام تو برمیخیزد؟
چندمین بار است که مجدداً نفس میکشی؟
چندمین دم!؟
چندمین آن!؟
آه که تو چقدر خوشبختی!
و جهان چه پرغوغاست ……
که بینهایتمین تولد تو را جشن میگیرد


غورااااااا چیز جونم



جیگلممممممممم




حالا همگی بیایین وسط 

حالا قرش بده ه ه ه


دس دس سوووووووتتتتت

ایوللل به همه 






                   



اینم عسل خانوووووووم که دیگه سنگ تموم


گذاشته







حالاا نوبتی ام باشه نوبت می رسه به کیککککک




البته اگه کادو ندین از کیک خبری نیستتتت

این کیکم خودم پختمش مخصوص غورا چیز


تولد تولد تولدت مبارک


بیاا شمع هارو فوووووت کن


که 10000000000000000 سال زنده باشی



از خودتون پذیرایی کنین





نووووووش جان





خب حالا رسیدیم به بهترین قسمت باز کردن


کادوهاااااااااااااااااااااااااااا

این که می بینید غورا جوووونمه چه حالی

میکنه برا خودش.  وای خوش به حالش چقد


کادوووووووووووو






این هم  کادوی من:


قابل سمارو ندالههههههههه





چه کسی می فهمد؟

چه کسی می فهمد؟
در دلم رازی هست
می سپارم آنرا به
خیال و شب و تنهایی خود
به کدامین انسان ؟ به کدامین مخلوق ؟
تو بگو هست کسی
تا که مرا دریابد ؟
چه طنین انگیز است
تق تق پای خیالم که به دیپاچه ی فردا
به خدا می راند
و چه زیباست نیاز من و ناز
دل بی تاب من و خاطره ای پراحساس
ولی افسوس که در راه دلم گم گشته
تو به من میخندی
و من از خنده ی تو
می فهمم
که کسی نیست مرا دریابد..

♥خدایا عاشقتم♥

خدا: بنده ی من نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است.

بنده: خدایا !خسته ام!نمی توانم.

خدا: بنده ی من، دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخوان.

بنده: خدایا !خسته ام برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم.

خدا: بنده ی من قبل از خواب این سه رکعت را بخوان

بنده: خدایا سه رکعت زیاد است

خدا: بنده ی من فقط یک رکعت نماز وتر بخوان

بنده: خدایا !امروز خیلی خسته ام!آیا راه دیگری ندارد؟


خدا: بنده ی من قبل از خواب وضو بگیر و رو به آسمان کن و بگو یا الله

بنده: خدایا!من در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم می پرد!

خدا: بنده ی من همانجا که دراز کشیده ای تیمم کن و بگو یا الله

بنده: خدایا هوا سرد است!نمی توانم دستانم را از زیر پتو در بیاورم

خدا: بنده ی من در دلت بگو یا الله ما نماز شب برایت حساب می کنیم

بنده اعتنایی نمی کند و می خوابد
خدا:ملائکه ی من! ببینید من آنقدر ساده گرفته ام اما او خوابیده است چیزی به اذان صبح نمانده

او را بیدار کنید دلم برایش تنگ شده است امشب با من حرف نزده

ملائکه: خداوندا! دوباره او را بیدار کردیم ،اما باز خوابید


خدا: ملائکه ی من در گوشش بگویید پروردگارت منتظر توست

ملائکه: پروردگارا! باز هم بیدار نمی شود!

خدا: اذان صبح را می گویند هنگام طلوع آفتاب است ای بنده ی من بیدار شو

نماز صبحت قضا می شود خورشید از مشرق سر بر می آورد

ملائکه:خداوندا نمی خواهی با او قهر کنی؟

خدا: او جز من کسی را ندارد…شاید توبه کرد…






نوشته ی عشقم مامی زوووووووووووووووون: 

 

تمام روزهای قشنگ عمرم که سپری شد و تمام روزهای قشنگ عمرم که باقی ست را قربانی تنها لحظه ی دیدارت می کنم.....

بــالِ و پــَری نیست

یـک عمر قـَفس بـَست مسیر نــَـفسم را


حــالا که دَری هـَست مرا بــالِ و پــَری نیست


حـالا کهِ مُقَدر شُدِه آرام بـِگیرم


سِیلاب مـَرا بـُردِه و از مـَن اَثــَری نیست


بـُگذار که دَرها همگی بستـِه بـِمانند


وقتی کهِ نـِگاهی نـِگران پـُشتِ دری نیست

من نمی خندم اگر بادکنک می ترکد

من به سیبی

 و به بوییدن یک بوته ی بابونه

من به یک آیینه یک بستگی پاک قناعت دارم

من نمی خندم اگر بادکنک می ترکد

و نمی خندم اگر فلسفه ای ماه را نصف کند

من صدای پر بلدرچین را می شناسم

ماه در خواب بیابان چیست؟

خدا

این منم پروردگار مهربانت....خالقت...اینک صدایم کن مرا...با قطره اشکی

به پیش آور دو دست خالی خود را........با زبان بسته ات کاری ندارم

لیک غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم

غریب این زمین خاکی ام........آیا عزیزم حاجتی داری؟

به نجوایی صدایم کن..بدان آغوش من باز است..بگو جز من کس دیگر نمیفهمد