در دلم آرزوی آمدنت می میرد
و میان من و تو فاصله جا میگیرد
من در این دشت جنون تنهایم
من از این فاصله ها بیزارم
و در این گستره فاصله ها می میرم
من میان شب و روز
در تن خشک زمین
من میان صحرا
همه جا یکه و تنها
خسته از جور زمان
با تنی خورده به جان زخمی چند
میزنم بانگ که وااااااای
هستی ام رفته به باد
ضجه ام را که شنید؟
جای دل تنگ تر از مشت من است
نفسم می گیرد
می گشایم نفسی پنجره را
سلام دوست عزیز
وبلاگ زیبایی دارید
اگر مایل به تبادل لینک با ما هستید ما را با نام "فروشگاه اینترنتی ستاره" در وبلاگ خود لینک کنید سپس به آدرس زیر آمده و عنوان و آدرس وبلاگ خود را برای ما ارسال کنید تا در فروشگاه اینترنتی ستاره لینک شوید
http://3tareh.hamvar.ir/ContactUs.html
با تشکر