انتظاار میکشم و باز انتظار می کشم؛ کار دیگری جز انتظار ندارم.
انتظار
برای آن چیزهایی که آرزوهایم را ساخته
اند. انتظار برای روزهای بهتر،
انتظار برای پایان تیرگی ها، انتظار
برای گفتن حرفهای نگفته ای که راه گلویم را سد
کرده اند،
انتظار برای پایان یافتن خاموشی فریادهایم، انتظار برای شنیدن صدایی عاشقانه از میان تیرگی شب